قوانین

دکتر کنستانتین هرینگ ( 1800-1880میلادی)بنیانگذار طب هومیوپاتی در آمریکا،اصلی را در هومیوپاتی بنیان نهاد  که به آن اصل یا قانون هرینگ میگویند .بر اساس این قانون ،در هومیوپاتی مسیر صحیح درمان از سطح ذهن به سطح احساس وازسطح احساس به سطح جسم واز بالا به پایین واز درون به بیرون میباشد. بعنوان مثال اگر فردی افسردگی،سردرد،ناراحتی معده،درد زانو و مشکل پوستی داشته باشد ابتدا افسردگی بعد سردرد بعد معده ودردزانو وناراحتی پوستی وی درمان میشود.

قانون حداقل مقدار و تکرار دارو:
اگر داروی هومیوپاتي صحیح تشخیص داده شود با حداقل مقدار و تکرار می تواند اثرات عمیقی بر روی انرژی حیاتی داشته باشد. بنابر این در هومیوپاتی ممکن است تنها یک بار مصرف دارو شخص را برای مدتی از هر گونه دارویی بی نیاز کند و سلامت وی را مداوماً افزایش دهد.بطور کلی در هومیوپاتی ،در اکثر موارد،جهت درمان بیماریهایی که در سطح جسم(body) تمرکز داشته باشد از داروهایی در رقت های 12، 30 و200 استفاده میشود و جهت درمان بیماریهایی که در سطح احساسی یاذهنی-روانی(mental) متمرکز باشد از رقت های 1000 به بالا استفاده میشود ودر مواردی اندک جهت درمانهای موضعی از رقت های 6 ویا عصاره اولیه(مادر) گیاه دارویی استفاده میشود.

قانون توانمند سازی:
بر اساس دیدگاه کل نگرانه در طب هومیوپاتی ،از آنجاییکه هدف اصلی درمان اصلاح و برگرداندن نظم به انرژی حیاتی است ،داروهای هومیوپاتی باید بتواند روی انرژی حیاتی اثر وسیعی بگذارد که این امر با رقیق کردن آنها و تکان دادن های متوالی ماده اولیه میسر است،بطوریکه دکتر هانومن دریافت که هر چه داروهای هومیوپاتی رقیق تر میشود نه تنها بدون عارضه تر میشود بلکه با تکان های شدید متوالی، اثر درمانی آنها نیز قوی تر میشود. مانند آهن که ما مالشهای متوالی به آهن دیگر خاصیت مغناطیس وآهن ربایی پیدا میکند.

قانون فرد گرایی:
در هومیوپاتی آنچه درمان می شود نام بیماری نیست بلکه وضعیت بیمار گونه بیمار ا ست.
یعنی اهمیتی ندارد که نام بیماری چیست به همین دلیل یک هومیوپات به صرف دانستن نام بیماری «مثلا سرما خوردگی» نمي¬تواند داروی آن را پیدا کند. در هر مورد بیماری پزشک هومیوپات باید کلیات علائم بیماری را در نظر بگیرد و داروی مناسب با آن را تجویز کند. به این ترتیب چند بیمار با مشکل سرماخوردگی ممکن است چند داروی هومیوپاتی متفاوت دریافت کنند و بالعکس برای چند نفر با مشکلات مختلف یک دارو تجویز شود. در حقیقت در هومیوپاتی با هر بیمار به عنوان یک مورد جدید و متفاوت از تمام موارد دیگر برخود می شود.

قانون مشابهت:
طبق قانون مشابهت، هر آنچه که بتواند در انسان سالم مشکلی ایجاد کند می تواند همان مشکل را در یک فرد بیمار درمان کند. برای مثال اگر دارویی در افراد سالم حالت اضطراب ایجاد کند، افراد مضطرب را می تواند درمان کند . این قانون که در نگاه اول بسیار عجیب است پایه تجویز دارو در طب هومیوپاتی است. این قانون در زندگی ما نیز همواره جاری است،بطوریکه اگر فردی مضطرب کنار فرد مضطرب تر از خود قرار گیرد،از اضطراب اش کاسته میشودیا اگر فرد عصبی کنار فرد عصبی تر از خود قرار گیرد،از عصبانیتش کاسته میشود...در طب کلاسیک(آلوپاتی) نیز در بحث واکسیناسیون تا حدی از همین قانون تشابهات استفاده شده است، بعنوان مثال از ویروس ضعیف شده فلج اطفال برای درمان بیماری فلج اطفال استفاده میشود.گفته شده که پدر بزرگ لویی پاستور(بنیان گذار واکسیناسون)هومیوپات بوده است.  تجربه مطالعات متعدد و گسترده نشان داده است که با استفاده از این قانون می توان بیماری های مختلف جسمی ، احساسی و ذهنی را درمان نمود. لغت «هومیوپاتی» نیز به معنای «مشابه بیماری» است که با توجه به همین قانون می باشد.